رويای 1400 !
غلامعلی دهقان
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۰۵:۱۱
مخالفت جامعه با وضع موجود سبب رایآوری احمدینژاد نشد بلکه خطای استراتژيک و نابخشودني جناحها طيف اصلاحات و اعتدال نتيجه آن انتخابات را رقم زد.
اظهارنظر زودهنگام برخی اهالی سياست درباره نتيجه انتخابات رياست جمهوری ۱۴۰۰ از برخی جهات شايان توجه است، به ويژه که تعدادی از آنان شانس گزينه اصولگرايان منتقد دولت فعلي را زياد میدانند. جالبتر اينکه يکی از راي۲۰ميليونی و ديگري از رای ۲۷ميليونی آن گزينه سخن میگويند. در اين باره نکات زير شايان توجه است:
۱- از ۲۱ سال پيش که در انتخابات هفتمين دوره رياست جمهوری رقابتي پيش بينی ناپذير شکل گرفت، میگذرد. در آن انتخابات تا هفته آخر هنوز همه چيز در ابهام بود و رای۲۰ميليونی سيدمحمد خاتمی برای موافق و مخالف غيرمترقبه بود؛ همان طور که پديدارشدن محمود احمدینژاد در انتخابات نهمين دوره و رسيدن او به مرحله دوم و برتری در دوقطبی شکل گرفته سوم تير ۱۳۸۴ هم باعث شوک سنگينی براي اهالی سياست بود و هشت سال بعد همين غافلگيری دوباره تکرار و پيروزی حسن روحاني عدهای را دچار حيرت کرد. نتيجه آنکه انگار هر هشت سال بايد شاهد يک پديده انتخاباتی باشيم. حال چگونه میتوان از پيروزی گزينه يک جناح، آن هم سه سال قبل از انتخابات با قاطعيت سخن گفت؟ جالب اينکه يکی از تحليلگران که هم اکنون نتيجه سه سال بعد را پيش بينی کرده، در سال ۹۱ راي حسن روحانی را در حد دو، سه ميليون پيش بينی کرده بود و آن ديگری که از رای ۲۷ميليونی کانديدای جناح خود گفته است تا ساعاتی پس از شمارش آرا در دوم خرداد هنوز نتيجه را باور نداشت. بنابراين میتوان تحليلي ارائه کرد اما لزوما قرار نيست همان شود که ما فکر میکنيم. به ويژه که هنوز گزينه فعلي اصلاحات و اعتدال سه سال فرصت دارد که قطعا اين عملکرد در انتخابات آتی تاثيرگذار است.
۲- ممکن است گفته شود در دوم خرداد ۱۳۷۶ گزينه اصلاحات راي آورد و در سوم تير ۱۳۸۴ کانديداي اصولگرايان و در ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ دوباره گزينه اصلاحات و اعتدال، بنابراين اين بار نوبت کانديدای اصولگرايان منتقد دولت فعلی است؛ در اين تحليل از آنچه غفلت شده، وضعيت انتخابات ۱۳۸۴ است. در آن انتخابات و براساس يک خطای استراتژيک، اصلاحات و اعتدال با چند گزينه وارد گردونه انتخابات شدند و اگر آنان بر يک گزينه توافق کرده بودند، در همان مرحله اول کار تمام بود.
تعداد آرای مرحوم هاشمي رفسنجاني، کروبي، معين و مهرعليزاده ۱۷ميليون بود و مجموع آراي کانديداهاي رقيب ۱۲ميليون. بنابراين مخالفت جامعه با وضع موجود سبب رایآوری احمدینژاد نشد بلکه خطای استراتژيک و نابخشودني جناحها طيف اصلاحات و اعتدال نتيجه آن انتخابات را رقم زد. علاوه بر اين اصولگرايان در انتخابات ۲۹ ارديبهشت سال گذشته نشان دادند سقف رایشان حداکثر ۱۷ ميليون است. همان طورکه در دوقطبی سوم تير هم رای احمدینژاد همين مقدار بود و اين يعنی از 84 تا 96، آرای سلبی و ايجابی آنان تغييری نکرده است.
۳- اگر جناحهای طيف اصلاح و اعتدال بتوانند به يک گزينه برسند که عبرت آموزی از انتخابات هفتمين دوره بايد درس عبرتی برای هميشه باشد. مانند ۷۶ و ۹۲ حداقل با يک رای ثابت ۱۷ميليونی میتوانند با جذب بخشی از رای موسوم به خاکستری کار را در همان مرحله اول تمام کنند؛ کاري که در ۷۶ و ۹۲ اتفاق افتاد و در ۸۴ به جهت اختلاف در مرحله اول موفق به تجميع راي ۱۷ميليونی نشدند تا قبل از آنکه به رقيب باخته باشند، به خود ببازند. اما اصولگرايان تاکنون نتوانستند از ۱۷ميليون عبور کنند. رای خاکستری و بلاتکليف نسبتی با راي اصولگرايان تاکنون نداشته است.
* عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه/منبع روزنامه شرق